(تصاویر) خندهدارترین مجسمههایی که تاکنون دیدهاید
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۹۴۲۳۴
مائوریتزیو کاتلان ۶۲ ساله، هنرمندی ایتالیایی است که به خاطر آثار هجوآمیز، انتقادی و بحثبرانگیزش به یکی از معروفترین چهرههای عرصۀ هنر در روزگار ما تبدیل شده است. او را به خاطر همین ویژگی آثارش «دلقک دنیای هنر» نامیدهاند.
به گزارش فرادید، قصد کاتلان این نیست که فقط آثاری خندهدار یا عجیب بیافریند؛ او میخواهد با آثارش مفاهیم، قاعدهها و رویههای موجود در عرصههای مختلف مثل هنر، سیاست و فرهنگ را به چالش بکشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهرت کاتلان به طور خاص از سال ۱۹۹۹ و با نمایش مجسمهای عجیب و متفاوت از پاپ ژان پل دوم آغاز شد. شهرت او در سال ۲۰۱۶ با خلق مجسمهای به اسم «آمریکا» که در واقع یک توالت طلایی بود بیشتر هم شد؛ «کمدین» اسم اثر دیگری بود که در سال ۲۰۱۹ ارائه شد و بحثهای فراوان و داغی را در بین منتقدان هنر ایجاد کرد.
خیلیها کاتلان را از جهت هدف و نوع آثارش، پیرو یکی از مشهورترین هنرمندان قرن بیستم یعنی مارسل دوشان میدانند. دوشان با آثار خلاقانۀ خودش تعاریف رایج از مفهوم «هنر» را به چالش میکشید؛ مثلا او یک بار یک کاسه توالت خریداری شده را به عنوان اثر هنری به نمایشگاه فرستاده بود تا ببیند مسئولان نمایشگاه چقدر از ایدههای تازۀ مخالف با قاعدههای رایج دنیای هنر استقبال میکنند.
در کل شاید برای بینندهای که انتظارات خاصی از «هنر» دارد، آثار کاتلان اصلا شبیه اثر هنری به نظر نرسند؛ اما واقعیت این است که همین غیرعادی بودن و بحثبرانگیز بودن آثار کاتلان و جلب توجه جهانی به آنها برای تبدیل شدن او به یک هنرمند تاثیرگذار کافی بوده است.
در اینجا تصاویری از مشهورترین آثار کاتلان و توضیحات مختصری دربارۀ هرکدام از آنها را ملاحظه میکنید.
۱. «ساعت نهم»این اثر پاپ ژان پل دوم را با تمام لباسهای مخصوصش نشان میدهد، آن هم درحالیکه یک سنگ آسمانی به او برخورد کرده و او را به زمین انداخته است. انگار که عالیترین مقام کلیسا گرفتار عذاب الهی شده باشد! عنوان این اثر اشارهای است به زمان نیایش عصرگاهی در آیین مسیحی که ساعت ۳ بعد از ظهر (ساعت نهم روز) است.
۲. بدون عنوان (۲۰۰۱)این چیدمان بدون نام در سال ۲۰۰۱ وسط تالار یک موزۀ هنر نصب شده بود. در این اثر مجسمۀ مومی خود کاتلان را میبینیم که مثل یک دزد از داخل یک حفره دارد درون موزه را تماشا میکند. این اثر کاتلان را به عنوان کسی نشان میدهد که برای قاعدههای موجود و پذیرفته شدۀ دنیای هنر، یک بیگانۀ خطرناک به حساب میآید.
۳. «بیدیبیدوبیدیبو» (bidibidobidiboo)این چیدمان چشمگیر که هم طنزآمیز است و هم غمگین، یک سنجاب را نشان میدهد که بر سر میز آشپزخانه خودکشی کرده و هفتتیرش از دستش روی زمین افتاده! اسم عجیب این اثر در واقع همان وِرد جادویی است که فرشتۀ مهربان قصۀ سیندرلا برای تبدیل کردن موشها به اسب کالسکه میخواند! با اینکه ناامیدی و اندوه از سر و روی این اثر میبارد، اما در عین حال با دیدن آن لبخند به لب ما میآید و این پرسش در ذهنمان شکل میگیرد که چه چیزی این سنجاب را به چنین ورطهای از ناامیدی و یاس کشانده است؟!
۴. «آمریکا»این توالت طلایی که از ۱۰۳ کیلوگرم طلا ساخته شده بود، مدتی در دستشویی موزۀ گوگنهایم و مدتی هم در مستراح شخصی وینستون چرچیل در قصر بلنهایم انگلستان نصب شده بود تا بازدیدکنندگان در آن ادرار کنند! کنایۀ سیاسی این اثر با اسم عجیب و غریبی که دارد کاملا مشخص است. بعضیها این اثر را هجویهای بر شخصیت دونالد ترامپ و خیلیها آن را نمادی از شکاف طبقاتی موجود در آمریکا تفسیر میکردند. این اثر در سال ۲۰۱۹ از محل نصبش در قصر بلنهایم انگلستان به سرقت رفت.
۵. «کمدین»کاتلان در سال ۲۰۱۹ این موز را از یک میوهفروشی در میامی خرید و آن را با نوارچسب روی دیوار چسباند. این اثر هنری به سرعت در جهان به شهرت رسید. این یک اثر هنری «مفهومی» است که میتوان گفت مهمترین هدفش به چالش کشیدن تعاریف و تصورات رایج از ماهیت هنر است. جالبترین نکته دربارۀ این اثر این است که یک بار به قیمت خیرهکنندۀ ۱۲۰ هزار دلار و بار دیگر به قیمت ۱۵۰ هزار دلار (حدود ۶ میلیارد تومان!) به فروش رسید. البته خریدار این اثر خود موز را نخریده است بلکه امتیاز این اثر را خریده؛ یعنی خودش میتواند موز و نوارچسب را جایگزین کند و باز هم «همان» اثر هنری را داشته باشد.
۶. بدون عنوان (۲۰۰۷)این اثر که در سال ۲۰۰۷ خلق شد، پنج اسب را نشان میدهد که انگار به درون دیوار پریدهاند و سرشان در آن فرو رفته است. شکارچیها همیشه سر شکارشان را به عنوان افتخار روی دیوار نصب میکردهاند؛ خب، چرا نباید این سنت را برعکس کرد؟! اما آیا اصلا این اسبها مردهاند؟ آیا خودشان با اراده و اختیار به درون دیوار نپریدهاند؟ آیا آنطرف دیوار دنیای دیگری هست؟ اینها سوالات عجیبی است که احتمالا کاتلان دلش میخواسته در ذهن مخاطبان اثرش ایجاد کند. یک منتقد هنری دربارۀ این اثر نوشت: «این یک پرش قهرمانانه است. اسبهای کاتلان دنبال آزادی نیستند؛ آنها دنبال بقا هستند».
منبع: فرارو
کلیدواژه: مجسمه نشان می دهد دنیای هنر اثر هنری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۹۴۲۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای ناپدید شدن مجسمه ۵ میلیاردی یک هنرمند
چندی قبل مرد مجسمهسازی به یک نمایشگاه نقاشی رفت، اما هنگام بازدید از نمایشگاه متوجه یک تابلوی نقاشی شد که روی آن طرحی از کلمه «هیچ» دیده میشد؛ طرحی که نظر مرد جوان را به خود جلب کرد و تصمیم گرفت از این طرح ایدهبرداری کند و مجسمهای از آن بسازد.
به همین خاطر عکسی از طرح گرفت و راهی خانه شد تا آنچه که در ذهن داشت در قالب مجمسهای خاص و منحصر بهفرد بسازد؛ مجسمهای دستساز که میلیاردها تومان ارزش داشته و اگر از روی آن نسخههای دیگری میخواست، میتوانست کسب درآمد کند.
پس از ساخت مجسمه از جنس برنز کارشناسان ۵ میلیارد تومان روی آن قیمت گذاشتند.
مرد هنرمند با این تصور شیرین به سراغ یک قالبساز رفت و از او خواست از روی مجسمهاش، قالب بسازد؛ قالبی که میتوانست با استفاده از آن، تعداد زیادی مجسمه بسازد و برای فروش به بازار ارائه کند؛ مجسمههایی که هر کدام را میتوانست ۴۰ میلیون تومان به فروش برساند.
او برای ساخت قالب، نمونه مجسمهاش را در اختیار او قرار داد. مدتی بعد مرد مجسمهساز به سراغ مرد قالبساز رفت و سراغ مجسمهاش را گرفت، اما او بهانهای آورد و مجسمه دستساز را به صاحبش نداد.
دو ماه از این ماجرا گذشته بود و مرد قالبساز هر بار از پس دادن مجسمه میلیاردی طفره میرفت تا اینکه یک روز که به مغازه قالبسازی رفت، متوجه شد مغازه خالی و تعطیل است. مغازهداران دیگر مدعی بودند که او چند روز قبل مغازهاش را خالی کرده و رفته و کسی از او خبری ندارد. مرد هنرمند که مجسمه ۵ میلیاردیاش را از دست رفته میدید، به ناچار به پلیس مراجعه و از مرد مغازهدار شکایت کرد.
بهدنبال شکایت مرد مجسمهساز، پروندهای در دادسرای ویژه سرقت تهران تشکیل شد. کارآگاهان اداره آگاهی پایتخت به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت وارد عمل شده و تحقیقات برای یافتن ردی از مرد قالبساز در دستور کار آنها قرار گرفت.
کارآگاهان پلیس موفق به شناسایی محل زندگی او شده و مرد جوان را بازداشت کردند. وی در تحقیقات ادعای عجیبی مطرح کرد: کار من طراحی و دکوراسیون داخلی است. اصلاً قالبسازی بلد نیستم. شاکی را یکی از دوستانم معرفی کرد و گفت که اگر کارش را انجام دهم، پول خوبی گیرم میآید. به دروغ گفتم قالبسازم، اما وقتی مجسمه را گرفتم، به سراغ یک قالبسازی رفتم و از او خواستم برایم قالب بسازد. حتی پول زیادی به او برای ساخت قالب دادم، اما چند روز بعد وقتی به سراغ قالبساز رفتم، متوجه شدم که او مجسمه را برداشته و فرار کرده است.
ظاهراً بعد از رفتنم، تحقیق کرده و متوجه شده بود که مجسمه گرانقیمت است. وقتی فهمیدم که مرد قالبساز، مجسمه را سرقت کرده است، مدام برای شاکی بهانه آوردم و درنهایت هم تصمیم به فرار گرفتم، چون کاری نمیتوانستم برای او انجام دهم.
در حالی که متهم چنین اظهاراتی داشت، در ادامه تحقیقات کارآگاهان دریافتند که چند روز قبل ۳۸۰ میلیون تومان پول به حساب او واریز شده است. باتوجه به مبلغی که به حساب متهم وایز شده بود، این فرضیه برای تیم تحقیق مطرح شد که وی مجسمه را فروخته و سناریوی قالبساز حرفهای و سرقت مجسمه را نیز برای انحراف مسیر تحقیقات مطرح کرده است.
تحقیقات به دستور قاضی تقیزاده ادامه دارد و متهم در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی پایتخت قرار داده شد.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی